۱۳۸۷ مهر ۱, دوشنبه

ترانه


با آواز بخوانید
نمیخواستم خورشید رو ازت بگیرم.
نمیخواستم ماه رو ازت بگیرم.
نمیخواستم عطارد رو ازت بگیرم
زحل و اورانوس و نپتون و مریخ رو هم همینطور

میخواستم بهت حال بدم.
خورشید را هم بهت بدم.
زحل و اورانوس و نپتون رو هم روش
اما مطمئنم به دردت نمیخوردن
خودم بهتر از همشون بودم.

اما نمیخواستی اینا رو ازم بگیری
فقط میخواستی حالم رو بگیری

دوست دخترم دلخوشی من همیشه
به کرم هایی که گاه به گاه میریختی بوده
اما دلم دیگه خیلی خوش شد
به حدی که از خوشی مرد.

نازنیین من اگر زاییدم غمی نیست
خودت میدونی که ترتیبم رو تو دادی

توی دشت پر از شقایق
همه جا پاروی قایق
آدمای بی مروت
کرده اند به کون عاشق

دزتشون درد نوکنه.

هیچ نظری موجود نیست: